بسم الله الرحمن الرحیم
سال سینمایی که نکوست از اکران فیلم جدیدش پیداست
دیشب گفتیم برا تنوع هم که شده بریم سری به سینما و فیلم های جدیدش بزنیم انشاءالله خاطره بدی که از فیلم های سال گذشته تو ذهنمون مونده رو پاک کنیم...
بین فیلم هایی که تو سینما سیمرغ رو درو دیوارش بنر هاشو آویزون کرده بود از اون جایی که غیر از اخراجی ها از ماهیت بقیه اطلاعی نداشتیم یکی از اون فیلم هارو با ده .بیست .سی .چهل. بنده اتخاب کردیم...
دویدیم رفتیم بلیط تهیه کردیم تا فیلم شروع نشده برسیم که از دستش ندیم
خلاصه....
چشمتون روز نه شب بد نبینه (چون شب بود)در یک جمله بگم؟مفتضح ترین فیلمی بود که تا حالا دیده بودمممممممممممممممممممم......................
وای خدای من این چه فیلمیه دیگه اینها چی میگن دیگه(دیالوگه بازیگران)من کجام ؟اینجا ایرانه دیگه؟؟؟؟
ماجرای فیلم مربوط میشد به یک مرد هوس باز و یک زن نه دو زن نه سه زن دیگه؟نه چهارررررررررررررر زنننننننننننننننن؟که اخر فیلم شدن پنج تا !!!!!!!!
این سه زن نقش اصلی بعد از تصادف شوهرشون و رفتن به بیمارستان با هم روبرو میشن برا اولین بار از وجود هم خبر دار میشن...
سه زن اصلی این فیلم هرکدوم از طبقه مختلف جامعه بودن اولی میلیاردر دویومی دکتر با وضع مالی متوسط سومی با عرض پوزش از دوستان یک دختره هرزه خیابونی که به گفته بازیگر در فیلم تو خیابون باهم آشنا شدن ..بعد دو ماه بعد با هم ازدواج کردن که بعد سه ماه حامله شد؟؟؟؟؟
زن دومی گفت چطور همچین چیزی ممکنه ؟که اون زن هنوز بعده ازدواج چهره و تیپش همون هرزه خیابونی تو فیلم نمایش داده میشد گفت : آخه میدونی چیه ما قبلش صیغه شدیم بعد که دیدیم حامله شدم ازدواج کردیم....
جایی دیگه تو فیلم در مورد بچه دار نشدن دوتای اولی بود زن اول گفت مشکل از من بود که بچه دار نشدیم ...زن دویومی گفت دو سه بار با من بحثش رو پیش کشید که من از زیر دستش در رفتم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سیومی هم برگشت با وقاهت تمام گفت ماهم که از دستمون در رفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یه نظر خود من هیچ چیزی بدتر و خیانت بار تر از این موضوعی که الان میگم ...نویسنده کارگردان تهیه کننده و بازیگران بجای خود به سینمای ما نکردند...
اینکه شخصی رو در فیلم به عنوان زن سوم نمایش دادند که در هیچ فیلمی ندیده بودم انقدر راحت و با وقاهت تمام یک دختر هرزه رو که حتی تیپ و قیاقه اونهم دقیقا شکل دخترهای خیابونی در اوورده بودن رو به عنوان یک طبقه اجتماعی که میشه هر مردی با همچین شیطان صفتی که ((خودش در فیلم بارها و بارها اشاره کرد که من پدرم رو ندیدم؟نمیدونم کی هست اصلا؟
و خودش رو یک آدم کاملا بی اصل و نسب نشون میداد که فقظ مادری داشته و بس و حتی در سکانسی که باید شاهدی به کلانتری ببره از یکی از پسرهای محل که با اسم کوچیک زن شوهردار(همون زن سوم)رو صدا میزنه و بهش میگه شراره من تو رو دوست دارم و تو مثل ناموسه منی!!!!!!رو ورمیداره میبره کلانتری!!!!!و حتی جایی از فیلم که مخاطب میدونه که به احتمال زیاد شوهر اینها زندست ...ایشون و بقیه خانم های این آقا در حال عشق کردن با مردهایی که قبلا در ماجراها باهاشون آشنا شدن هستن!!!!!البته به عنوان آشنایی بیشتر!!!
و در جایی دیگر بخاطر چهره و لباس و تیپ هزره گونه این زن مردی هرزه با ماشینی میلیونی جلوش رژه میره .....))با اون براحتی ازدواج کنه ؟؟؟؟!!!نکته جالب اینه که از دختری بار دار میشه که در دیالوگی به دو زن دیگه میگه خیال نکنین من سوار هر ماشینی میشدما!!!!!و در جایی که نحوه آشنایی با مرده هوس بازه فیلم که با بهونه های مختلف دست به ازدواج مجدد میزد گفت:که من دیدم افشین پولداره ماشینه فلان قیمتی داره برا منم فلان چیز رو خریده بهش اوکی دادم؟
من تو سینما فقط مات و مبهوت مونده بودم و اصلا باور کردنی نبود برام که ما داریم تو مملکتی وشهری زندگی میکنیم که هزاران شهید جونشون رو دادن که ما ها بتونیم سرپای خودمون به ایستیم و کمر همت تو هر جایگاهی که هستیم ببندیم و اسلام رو تو جهان سر فراز کنیم و خودمون هم پیش اسلام سربلند باشیم ..؟
بزک نمیر بهار میاد فیلم جدید با آب دو خیار میاد
زن ها شگفت انگیزند : کارگردان: مهرداد فرید، نویسندگان: نادیا معقولی، مهرداد فرید، مدیر فیلمبرداری: بایرام فضلی، صدابردار: احمد صالحی، مدیر هنری: حسن روحپروری، طراح چهرهپردازی: بابک اسکندری، تدوین: پیمان خاکسار، صداگذار: محمود موسوینژاد، برنامهریز: علی تهرانی، گروه کارگردانی: محسن نعیمی، پویا نبی، عکاس: سیامک قدکچیان، بازیگران: افسانه بایگان، بهاره رهنما، الهه حصاری، حمید گودرزی، جمشید هاشمپور، رضا داوودنژاد، سیامک اشعریون، ناصر سهرابی و بهنوش بختیاری، تهیه کننده: مهرداد فرید، پخش: هدایت فیلم.
کلام آخر اینکه سید مرتضی آوینی عزیز ده ها ساله بیش در دغدغه هایت سینمای آبگوشتی را به باد انتقاد گرفتی و گفتی سینما باید انسان تربیت کند امروز با چشمان نورانیت به ما نگاه کن که چگونه دغدغه های تو را آرزوهای تو را بر درو دیوار زدیم و در عمل زیر پای خود گذاشتیم .............اگر نمیرفتی ...میماندی و دق میکردی پس خوش خوشانتان باشد که چه سربلند و سر افراز رفتید.
سید مصطفی مشهد الرضا